به عشق محبوب...
22 تیر 1390 توسط گنج خانی
روزی حضرت داوود پیامبر(ع) در حال عبور از بیابانی مورچه ای را دید که مرتب کارش این است که از تپه ای خاک را برمی دارد و به جای دیگر می ریزد. از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود…
مورچه به سخن آمد که:
معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاک های آن تپه در این محل قرار داده است!
حضرت فرمود : با این جثه کوچک تو کی می توانی خاک های این تل بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی؟ و آیا عمر تو کفایت خواهد کرد؟!
مورچه گفت: همه این ها را می دانم ، ولی خوشم اگر در این كار بمیرم، به عشق محبوبم مرده ام!
حضرت داوود (ع) منقلب شد و فهمید این جریان درسی است برای او.
(كیمیای محبت، ص ۵۷)