شبهای قدر
وقتی روز شمار بندگی را ورق می زنی الطاف رحمت ایزدی را در لابه لای روزها می بینی بعضی از ماه ها شور و حال دیگری دارند . اصلا رنگ و بوی خدا در آنها نمایان تر است .
رجب، ماه خدا، ماه خالی شدن از غیر خدا، ماهی که ملائکه در زمین به دنبال جمع کردن استغفار مثل من و تو هستند . باید تخلیه شد باید دید روزها را چگونه گذرانده ایم . تپش قلبهایمان با کدام طنین موزون می نواخت .
آیا با نوای استغفار (استغفرالله و اسئله التوبه) در این میکده دل را گشوشده ای؟ ! و آیا . . .
گام ها را فراتر می نهیم تا به کعبه مقصود رسیم . شعبان از راه می رسد . آن هنگام که ظرف بندگی تو از تب هوای نفس اماره خالی شد شعبان با طلوعی سرشار از لبریز از شکوفه های محمدی و عطر ال الله از راه می رسد و قدم بر خانه دل می گذارد . می آید تا این منزل بود را به دسته گل های از ذکر و معنویت بیارآیی . هر چه گام به جلو برمی داریم احساس سبکی در ما ایجاد می شود .
و دیگر هنگامه جلای دل است . دلی که رجب را وقف پیرایش آن در شعبان را وقف آرایشش کرده ایم . مهربانا شکرت که این گونه مرا، اعضاء و جوارحم را، زبانم، چشمم را، گوشم را و همه وجودم را میهمان این خوان با کرامتت کرده ای، میهمانی که حتی چشم بر هم نهادن آن نیز عبادت است .
آرام آرام دلنشین و سبکبال پاسی را بر بال ملائک می گذاریم و دستان رمضان را در آغوش می گیریم پای بر شمارش معکوس دل می گذاریم و به سوی عشق و مستی در دست .
آمده ام به کوی تو گر تو کنی نگاه من و آنجاست که این عبد سراپا تقصیر روی به سوی حقیقت عالم می کند و منشور آینده ای مبهم را از دست مولامان حجة بن الحسن (عج) بر می گیرد . شبنمی که اگر لیلای مجنون، گوشه چشمی (نیم نگاهی) بر آن کند همه گناهانت اگر به عدد ستارگان آسمان باشد آمرزیده می شود . آری باید این اشک ها را تحفه قدم او کرد . لطیفا! حال که در رحمتت را به روی ضعیفان و ثروتمندان معنویت گشوده ای و حال که من ناچیز قلب رمضان را که با شستن خون در رگها جاری می کند در آغوش خود می فشارم . چگونه می شود این عاشقی که در دام بلای دوست گرفتار است به خود واگذاری؟ چگونه می شود آن حال و هوای شبهای قدر را از من بستانی تا در این بحر فانی دست و پا زنم . . . ای الهه ناز! با همه نیاز، به درگاه تو آمده ام تا قلم عفو بر در دریای گناهانم بکشی که که با دیدگانی پاک به زیارت آقا حجة بن الحسن (عج) برسم .
لیالی قدر در انتظارند تا فانوس عشق و عاشقی را بنوازند . معشوقه دل عطر شفا و رحمت را می گستراند، دلبری می کند تا تو را که عاشقی و مجنون، ناز او را بخری .
ناز خرج ز روی تو گر تو دهی شفای من
خدایا چه می شود ما را این شب، پر از رحمت و برکت، اما رسم مجنون شدن را نمی داینم، نمی دانیم که اگر لیلای عالم کاسه گدایی تو را می شکند . تو را دوست دارد و در انتظار یک نگاه پر از نیاز توست . شب قدر آمده است تا تویی که خسته عالم دنیایی، خسته بندگی تن شده ای . چنگ در ریسمان معنویت زنی و قرآن را که سرچشمه معنویات عالم است با زبان اشک بیارازی با زبانی که تحفه قدح بار است، با زبانی که کیمیای جلای دل است . آن محبوبه ای که شنزار گونه های عاشقان را آبیاری می کند تا نهال خوف و رجا در آن برویاند .
چگونه؟ !
ای محرم راز! با دل پر سوز و گداز، آمده ام تا به شب قدر حلقه گمشده انسانیتم را بیابم که مگر سالک راه تو شوم . ای خدای بی نیاز! با عطش و عشق و نیاز آمده ام تا به حق بهترین بندگانت، به حق سید رسولانت و به حق ناله های عصمت عالم ما را هم رنگی الهی بزنی تا خدایی خدایی شویم .
آمین یا رب العالمین
بهانه........
نــه هــوا ابـریـسـت
نـه بـارانـی مـی بـارد
پـس بـهـانـه ی دلـم بـرای
ایـن هـمـه سـنگیـنـی چـیـسـت
«تجارت، بهانه بود!»
عاشق شده بود؛ اما عاقلانه! عاقلانه صدایت می کرد؛ اما عاشقانه! اصلاً بانو، تلفیق صریحی از عشق و عقل بود. داری آن روزها را مرور می کنی که به بهانه تجارت، تو را به یاری خواست. حال آنکه کشیش خوب می دانست، خدیجه راز تو را فهمیده و مژده رسالتت را از انجیل دریافته است. خوب می دانست بانوی مؤمن، عاشق تو شده است!
همه جا کنارت بود
یادش به خیر! همه جا کنارت بود و همه جا همراهی ات می کرد. همسَر و هم سِرّ تو در همه جا بود. زنان قریش، تنهایش گذاشتند و سرزنشش کردند؛ تنها به خاطر همراهی با تو. سال های سخت شعب را با بردباری و شکوه، سپری کرد و وجودش، آرامش بخش مسلمانان بود و دلگرم کننده همگان… چگونه می توان جای خالی اش را تاب آورد؟!
بانو دیگر خسته شده است
دهمین سال بعثت است. فقط یک ماه از شکست محاصره دشمن و بازگشت پیامبر صلی الله علیه و آله به مکه می گذرد. بانو در آستانه 65 سالگی است. اما رنج های این دوران، توان زیستن را در او تضعیف کرده است. دیگر دلش تعلّقی به زمین ندارد. گویی در بلوغ شعب، پنجره هایی را بر آستان عروج خود رقم زده است. خدیجه، این روزها جز به رفتن نمی اندیشد. اما دغدغه پیامبر و روزگار پس از خود، لحظه ای آرامش نمی گذارد.
سال اندوه
همین چند روز پیش بود که عزای ابوطالب بر دل بنی هاشم، مرثیه شد. زود است مصیبت دوم؛ اما چه می شود کرد؟ تقدیر چنین است که بانو در غم انگیزترین روزهای پیامبر، سفر خود را به باور او برساند. بانو می رود تا بال دوم عام الحزن را بر سر روزگار پیامبر گسترانده باشد. بانو می رود تا مصیبت هجرانش، تا همیشه مادری او را در حق اسلام گواهی داده باشد. یادش سبز و نامش پرشکوه باد!
هدیه مرحوم نخودكی به امام خمینی (ره)
حاج حسنعلی نخودكی می گوید: من درحال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی(ره) بمانید من خودم پیش شما می آیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی می آید و می گوید چه كار دارید؟ امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (ع) كرد و گفت: تورا به این امام رضا(ع)، اگر (علم) كیمیاداری به ما هم بدهید؟
حاج حسنعلی نخودكی انكار به داشتن علم (كیمیا) نكرد بلكه به امام (ره)فرمودند:اگر ما «كیمیا» به شما بدهیم و شما تمام كوه و در و دشت را طلاكردید آیا قول می دهید كه به جا استفاده كنید و آن را حفظ كنید و درهرجائی به كار نبرید؟
امام خمینی (ره) كه از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان می بارید، سر به زیر انداختند و با تفكری به ایشان گفتند: نه نمی توانم چنین قولی به شمابدهم. حاج حسنعلی نخودكی كه این را از امام (ره) شنید روبه ایشان كرد وفرمود:حالا كه نمی توانید «كیمیا» را حفظ كنید من بهتر از كیمیا را به شما یادمی دهم و آن این كه:
بعد از نمازهای واجب یك بار آیه الكرسی را تا «هوالعلی العظیم» می خوانی
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا(س) را می گویی
وبعد سه بار سوره توحید «قل هوالله احد» را می خوانی
و بعد سه بار صلوات می گویی:اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مباركه: و من یتق الله یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوكل علی الله فهو حسبه ان الله، بالغ امره قد جعل الله لكل شیء قدراً؛ (طلاق/۲ و ۳) (هركس تقوای الهی پیشه كند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می كند و او را از جائی كه گمان ندارد روزی می دهد،و هركس برخداوند توكل كند كفایت امرش را می كند، خداوند فرمان خود را به انجام می رساند، و خدا برای هرچیزی اندازه ای قرار داده است.) را میخوانی كه این از كیمیا برایت بهتر است.
منبع: مجله بشارت، ش ۵۸
توصیه های مقام معظم رهبری در ماه رمضان
راه، نزدیک است
ماه رمضان، ماهی است که میشود با تذکر و توجه در آن، به جبران کردههای ناپسند پرداخت. در «دعای ابو حمزه»، عبارتی بسیار تکان دهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «واعلم انّک للرّاجی بموضع اجابةٍ و للملهوفین بمرصد اغاثةٍ و انّ فی اللّهف الی جودک و الرضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحةً عمّا فی ایدی المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافة و انک لا تحتجب عن خلقك الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک.»(مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی) فرد دعا خوان و ثناگو، عرض میکند: «ای خدای من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزین پناه بردن به دیگران کردم و میدانم اگر کسی به سوی تو بیاید، راه نزدیک است… .»
منبع:بیانات آیةالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه تهران، 14/11/1373.
روزه و كاهش اضطراب
افراد متدیّن، به شهادت آزمونهاى تجربىو تجارب فردى، فشارهاى روانى و اضطرابهاى كمترى را در زندگى تحمل مىكنند؛ دینداران هم به لحاظ نوع نگرش منسجم و عاقبت نگرانهاى كه نسبت به زندگى و مرگ دارند، و هم به دلیل آنكه از حمایت اجتماعى و روانى صمیمانهترى در جامعه مذهبى خود برخوردار مىشوند، توانایى روانى بیشترى در مقابله با ناگوارىها و مشكلات زندگى از خود نشان مىدهند.
نقش امید به آینده و اعتقاد به عادلانه وهدفمند بودن نظام خلقت، در جلوگیرى از بسیارى بدبینىها و ناامیدىهاى شدید كه گریبانگیر افراد و جوامع غیر دینى است، انكار ناپذیر است. مفاهیم و آموزههاى دینى، همچون توكل، تقدیر الهى و… فرد دیندار را در دو راهىها و تصمیمگیرىهاى مشكل، از استرسها و اضطرابهاى بیمارىزا دور نگه مىدارد.
علاوه بر این، تأثیر هر یك از اعمال عبادى از قبیل نماز، روزه، حج و… در تقویت اراده و بالا بردن سطح اعتماد به نفس، و در نتیجه حفظ آرامش و سلامت روانى فرد و جامعه قابل توجّه است. امّا اینكه چگونه روزه به صورت خاص، در كاهش اضطراب و ناراحتىهاى درونى فرد تأثیر گذار است، به تحقیقات مستقل نیاز دارد.
رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میفرماید:
اگر دوست دارى كه ناآرامى سینهات كاهش یابد، ماه رمضان و سه روز از هر ماه را روزه بگیر
نرم افزارموبایل به مناسبت ماه رمضان2(جاوا)
خوشا آنان که دائم در نمازند
نکاتی درباره «نماز» از کلمات قصار آیت الحق محمدتقی بهجت
اگر نماز شب نخوانى…!
آقا سيّدجمال گلپايگانى رحمه اللّه به آقازاده ى خود مى فرمود: «اگر نماز شب نخوانى، عاقّت مى كنم!» پسر ايشان خيلى ناراحت مى شود و مى گويد: «براى ترك مستحب چرا عاقّم مى كنى؟» ايشان مى فرمايد: «منظورم اين است كه تا مى توانى نماز شب را ترك نكنى.»
براى ترك مستحّب فرزندش را عاقّ مى كند. در حقيقت با اين كار آتيه ى فرزندش را تأمين مى كرده است، زيرا هر راهى جز آن، چه مال و چه زمين و ملك و چه گوسفند و دام و… فناپذير است.
مرحوم شيخ مرتضى در مدرسه، شب ها بيدار مى شد، و شب هاى ماه رمضان چند ساعت مشغول خواندن قرآن مى شد و دورِ مدرسه راه مى رفت و با صداى خوش، قرآن و اشعار مثنوى و بابا طاهر را با گريه و زارى مى خواند، و روز كه مى شد، گوشه اى مشغول تدريس مى شد. و هنگامى كه درس نمى گفت، ساكت مى نشست به گونه اى كه گويا آن شخص ديشبى نيست.
آقا سيّد محمّد باقرشفتى رحمه اللّه كه به دست خود حدود جارى مى كرد، شب ها مثل كسانى كه عقل خود را از دست داده باشند، به گريه و زارى و حركت هاى عجيب مشغول مى شد و روز كه مى شد عبا و قبا مى پوشيد، به گونه اى كه گويا آن كسى كه شب با آن حال تضرّع و زارى مى كرد، نيست.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله بهجت
صفحات: 1· 2
روزه در سیره آیت الله بروجردی
سالی که آیتالله بروجردی از دنیا رفت، پیش از ماه رمضان، پزشک ایشان سفارش کرد که ماه رمضان امسال روزه نگیرد. ایشان فرمود: «من از آن وقتی که خودم را شناختهام، حتی یک روز هم روزهام را نخوردهام و نمیخورم؛ چون نه مریض شدهام و نه مسافرت رفتهام».
زمانی که حضرت آیتالله بروجردی در بروجرد بود، نذر کرد که اگر خشم خود را کنترل نکند و به مردم تندی کند، یک سال پشت سر هم روزه بگیرد.
روزی هنگام مباحثه علمی با یکی از شاگردان خود بر اثر اینکه شاگردش سخنانی ناشایست میگفت، تاب نیاورد و به او تندی کرد و نذرش شکسته شد. بعد یک سال پشت سر هم روزه گرفت تا نذرش را ادا کند. روایتکننده این حکایت میگوید: در اینجا به یاد سخن امام سجاد علیهالسلام افتادم که در مقام دعا به خدا عرض میکند:
وَ لا تَرْفَعْنی فی النّاسِ دَرَجَةً اِلاّ وَقَدْ حَطَّطْنی عِند نَفْسی مِثلَها.
خدایا مقام مرا در میان مردم بالا مبر، مگر اینکه به همان اندازه مقامم را نزد خودم پایین بیاوری.
آداب تلاوت قرآن
تلاوت قرآن بايد از دهانى پاك بگذرد. و گر نه آب صاف در يك نهر آلوده، بالاخره آلوده خواهد شد. اگر قرآن از دهان ناپاك بيرون آيد، ((رُبّ تال القُران و القُران يلعنه))
تاملى در مسئله دعا
انسان در دو حال ممكن استخدا را بخواند يكى وقتى كه اسباب و علل از او منقطع شود و دچار سختى و اضطرار گردد و يكى وقتى كه روح خودش اوج بگيرد و خود خويشتن را از اسباب و علل منقطع كند در حال اضطرار و انقطاع اسباب انسان خود به خود بطرف خدا مىرود احتياج به دعوت ندارد و البته اين كمالى براى نفس انسان نيست كمال نفس در اين است كه خودش خود را منقطع سازد و اوج بگيرد.
نرم افزارموبایل به مناسبت ماه رمضان1(جاوا)
دانستنیهای رمضان 1
حجم: 534kb
من، روزهدار عاشقیام
صدای قدمهای ماهِ خوبیها، دل ِ خاکیام را آگاه ساخته است که لحظهی وداع نزدیک است.
لحظهی وداع با ماه مهدی، با شعبان، و من در آخرین ثانیه این ماه به مناجات شعبانیه نشستهام “و اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک“
تهران در آخرالزمان از زبان امام صادق (ع)
درباره تهران و ری و زورا که برخی از محدثین آنرا تهران نامیده اند روایاتی زیادی آمده است که بخشی از آنها را محمودی گلپایگانی در کتاب پیرامون ایران و طهران جمع آوری کرده اند.
در همین رابطه در منتخب التواریخ ص ۸۷۵ آمده است:
امام صادق علیه السلام فرمودند :
ای مفضل ایا میدانی زورا کجا واقع شده است؟
عرض کردم خدا و حجتش داناترند.
فرمود :بدان ای مفضل در حوالی ری کوه سیاهی ست که در دامن ان شهری بنا شده است که طهران نامیده شود و ان است زورا که قصرهایش مثل قصرهای بهشت و زنهایش مثل حور العین است بدان ای مفضل ان زنها متلبس به لباس کفار میشوند ودر هیئت ظالمان میباشند و به محل سکونت شوهر ها کفایت نمیکنند و از ایشان درخواست طلاق میکنند و مردها به مردها و زنها به زنها اکتفا میکنند و مردها شبیه به زنها و زنها شبیه به مردها میشوند پس اگر تو بخواهی دینت را حفظ کنی پس دراین شهر سکونت مکن و مسکن برای خود قرار مده چون محل فتنه است پس از انجا به قله کوهها و از سوراخی به سوراخی مثل روباه و بچه اش فرار کن.
( الزام النصاب ص ۱۸۳،منتخب الاثر ص ۴۳۰، بحار الانوار ج ۵۲ ص ۲۵۸،روزگار رهایی ج ۲ ص ۷۶۲ موعود نامه:۲۳۸ )
همچنین در مناقب العتره ابن فهد حلی آمده است:
رسول خدا صل الله علیه واله وسلم فرمودند :
وای بر امت من از شورای کبری و شورای صغری
عرض شد این دو شورا چه وقت خواهد بود؟
فرمود شورای کبری بعد از وفات من برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم برپا خواهد شدو شورای صغری در غبیت کبری و در زورا (تهران) برای تغییر سنت من و تبدیل احکام واقع خواهد شد.
در کنز العمال ج۱۴ ص ۲۲۹ نعمان بن بشیر روایت کند که : پیش از ساعت ظهور فتنه هایی بروز میکند همچون اینکه شب تار باشد و شخص در صبح مومن بوده و چون شب فرا رسد کافر گردد و یا شب کند در حالی که مومن بوده و صبح کند در حالی که کافر شده استو گروهی دین و اخلاق خود را هب متاعی ناچیز از دنیا بفروشند.
منبع: http://tazohor.com
فرازی از نیایش های امام سجاد علیه السلام
” اللهم و انت جعلت من صفایا تلك الوظائف، و خصائص تلك الفروض شهر رمضان، الذى اختصصته من سائر الشهور و تخیرته من جمیع الازمنه و الدهور، و آثرته على كل اوقات السنه بما انزلت فیه من القرآن و النور و ضاعفت فیه من الایمان، و فرضت فیه من الصیام، و رغبت فیه من القیام، و اجللت فیه من لیله القدر التى هى خیر من الف شهر، ثم آثرتنا به على سائر الامم و اصطفیتنا بفضله دون اهل الملل، فصمنا بامرك نهاره، و قمنا بعونك لیله، متعرضین بصیامه و قیامه لما عرضتنا له من رحمتك و نسبتنا الیه من مثوبتك و انت الملى بما رغب فیه الیك، الجواد بما سئلت من فضلك القریب الى من حاول قربك. ” .
«خداوندا! از كارهاى برگزیده و واجبات ویژه ، ماه رمضان را قرار دادى ؛ ماهى كه آن را از میان دیگر ماهها برگزیدى، و از میان تمام زمانها و روزگاران، آن را انتخاب نمودى، و بر جمیع اوقات سال برتریش بخشیدى و انتخاب آن به دلیل قرآن و نورى است كه درآن ماه فرو فرستادى، و ایمان را درآن دو برابر ساختى و روزهاش را واجب، و شب زندهدارى را براى عبادت در آن ترغیب فرمودى و شب قدر را كه از هزار شب برتر است در آن عظمت بخشیدى و گرامى داشتى، سپس ما را به وسیله آن ماه برتمام امتها برگزیدى و به سبب فضیلتش ما را به دیگر پیروان ادیان برترى بخشیدى، پس به فرمان تو روزش را روزه مىداریم و به یارى تو شبش را به عبادت مىپردازیم، در حالى كه با صیام و قیامش، خویش را مشمول دعوتى كه ما را در معرض آن قرار دادهاى، مىسازیم، و آن را سبب دریافت پاداش تو مىسازیم و تو برآن چه از درگاهت درخواست شود، توانایى و به آن چه كه از فضل و احسانت مسالت گردد بخشایندهاى و به كسى كه آهنگ تقرب به تو جوید نزدیكى .»
لحظه های ماه رمضان را غنیمت شماریم
برادران ! خواهران ! ماه خدا فرا رسیده است، جا دارد كه بیشترین استفاده را ازآن بنماییم. نگذارید ساعتى، بلكه لحظهاى از این ماه مبارك به هدر رود. در این ماه، سرنوشت یك ساله، بلكه سرنوشت تمام عمر تعیین مىشود.
هشیار باشیم، مبادا ساعتى بىانگیزه، بىتوجه و بىهدف بگذرد و از عیدى و جایزه الهى در روزعید فطر خداى نخواسته بىبهره و محروم بمانیم كه هیچ زیانى از آن سختتر و زیان بارتر نیست! در روایت آمده است كه رسول خدا صلىالله علیه و آله وسلم قبل از ماه رمضان خطبهاى خواند و در آن خطبه فرمود:
«اى مردم! جبرئیل به دیدار من آمد و گفت: یا محمد! هركه نام تو را بشنود وبر تو صلوات نفرستد، از رحمت خدا دور باشد. یا محمد! هر كه ماه رمضان را دریابد و مورد مغفرت و آمرزش پروردگار قرار نگیرد و از دنیا برود، خداوند او را ازرحمتش دور خواهد كرد. اى پیامبر آمین بگو. من هم آمین گفتم .»
دراین ماه خودسازى، درهاى بهشت بر روى مومنان گشوده مىشود و درهاى جهنم بسته مىشود، نباید كارى كرد كه در اثر آن كار، درهاى بهشت بر رویمان بسته و درهاى دوزخ گشوده شود.
در این ماه پربركت چنان كه از روایات استفاده مى شود بهشت را زینت مىدهند و پاداش كارهاى خیر و عبادت ها و راز و نیازها دو برابر مىگردد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود: «شهر رمضان شهرالله عز و جل و هو شهر یضاعف الله فیه الحسنات و یمحو فیه السیئات، و هو شهر البركة، و هو شهرالانابة، و هو شهر التوبة، و هو شهرالمغفرة ، و هو شهرالعتق من النار و الفوز بالجنة.
الا فاجتنبوا فیه كل حرام و اكثروا فیه من تلاوة القرآن و سلوا فیه حوائجكم واشتغلوا فیه بذكر ربكم و لا یكونن شهر رمضان عندكم كغیره من الشهور فان له عندالله حرمه و فضلا على سائر الشهور، ولا یكونن شهر رمضان، یوم صومكم كیوم فطركم .»
ماه رمضان، ماه خداى عزوجل است كه در آن پاداش كارهاى نیك دو برابر مىشود و گناهان زدوده مىشود.
ماه رمضان، ماه بركت و افزایش است.
ماه رمضان، ماه بازگشت و انابه است.
ماه رمضان، ماه توبه است.
ماه رمضان، ماه آمرزش گناهان و مغفرت است.
ماه رمضان، ماه آزادى و رهایى از جهنم و دستیابى به بهشت است.
پس اى مردم! درماه رمضان از هر كار بد و حرامى دورى كنید و درآن بسیار قرآن بخوانید و تمام اوقاتش را به یاد و ذكر پروردگارتان مشغول شوید. مبادا ماه رمضان نزد شما مانند دیگر ماهها باشد، چرا كه بر دیگر ماهها حرمت و برترى دارد. حضرت امیرالمومنین علیهالسلام مىفرماید: “علیكم فى شهر رمضان بكثرة الاستغفار والدعاء، فاما الدعاء فیدفع البلاء عنكم و اما الاستغفار فتمحى به ذنوبكم ." بر شما باد، در ماه رمضان، به بسیار دعا كردن و استغفار نمودن چرا كه دعا بلا را از شما دور مىسازد و استغفار، گناهانتان را مىزداید .» به هر حال، ماه رمضان ماه خودسازى است و كمترین خودسازى به این است كه انسان خودى را براى خویشتن نشناسد و خدا را مالك خود بداند كه اگر چنین بود، خدا را خواهد شناخت و حق عبودیت پروردگار را ادا خواهد كرد و از هر چه رنگ ضد خدایى دارد، دور خواهد شد. خودسازى و جدا شدن از تعلقات و هواهاى نفسانى، منشا تمام كمالات و ملكات و فضائل انسانى است و اگر كسى توانست خود را از تعلقات مادى برهاند، و به ظواهر زود گذر دنیا بىاعتنا باشد، بىگمان به خدا توجه خواهد كرد و به سوى تكامل روانه خواهد شد و این بالاترین پیروزى و سرفرازى انسان است. خدا مىداند تمام مفاسد جهان و ظلمها و تعدىها و تجاوزها و گردن كشىها در اثر خودبینى و هوا پرستى است، لذا در قرآن كریم همواره تزكیه و تربیت مقدم بر تعلیم وآموزش ذكر شده است و خودسازى، یعنى تزكیه نفس و ماه رمضان به حق ماه تزكیه و تطهیر نفس است. پس بیایید باهم در این ماه بزرگ آهنگ تقرب به خدا را بجوییم تا در درگاهش ره یابیم و در روز رستاخیز سفید روى گردیم.
رمضان ؛ ماه خودسازى
چه باید كرد ؟
باید قلب را از آن چه در نظر مولا و پروردگارمان ناخوشایند و مكروه است، پاك كرد و باید تمام اعضاء و جوارح را در راه رضایش به كار گرفت.
خویشتن را باید به حلم و بردبارى عادت داد كه آن درجه و مقام آدمى را والا برد ودر میان مردم مایه شرف و عزت باشد و با نیكان و بزرگان هم صحبت شود و از هرچه مایه پستى و تن پرورى و تنبلى است دور سازد و آن چه كه انسان را به خدایش نزدیك و مقرب مىكند، به آن سوى سوق دهد و عاقبت خیر و نیك فرجامى، ثمره و نتیجهاش باشد.
باید به عفت و پاكدامنى روى آورد و از آن چه مایه نفرت و خجلت باشد و شخصیت انسان را لكهدار و ننگ بار سازد، دورى جست. باید صبر را پیشه خود ساخت تا به یقین و رضا برسد و تسلیم در برابر اوامر حق باشد و تنگناها و محنتها و رنجها وسختىها و تنگدستىها و رویدادهاى تلخ روزگار، او را از پاى درنیاورد.
باید به سوى تكامل عقل و روح گام برداشت و با تكیه بر دو بال تقوا و عمل، به اوج عزت و عظمت و خدا خواهى رسید. باید در مقابل لذات زودگذر دنیایى به سلاح تقوا، ورع، پارسایى و زهد مسلح شد تا رستگار شویم و به بهشت رضوان نایل آییم كه:« و رضوان من الله اكبر.»
باید آن چنان بر خویشتن مسلط بود و نفس سركش را مهار كرد كه نه مدح و درود دیگران، و نه فحش و ناسزاى آنها در روحیه فولادین و با صلابتش تاثیر گذارد.
باید خود نگهدار بود از آن چه نارضایتى حق در بردارد، نه آن چه خویشتن بخواهد یا نخواهد كه در برابر امر مولا خودى نیست كه مطرح باشد. باید از شر و بدى و رذایل اخلاقى و عادتهاى ناپسند و منشهاى زشت و كارهاى قبیح، دور شد چنان كه به خیرخواهى ، راستگویى ، امانت ، فضیلت ، اخلاق نیكو و خصال پسندیده، متخلق شد.
باید به فكر امروز و فرداى خود بود و براى فردا كه دیرهم نیست آماده شد و براى جهان جاویدان و ابدى، توشه برداشت.
باید با استقامت و پایدارى، نه ازحوادث و رویدادهاى تلخ ترسید و نه از ملامت ملامت كنندگان و سرزنش نادانان، خم به ابرو آورد؛ بلكه فقط خدا را در نظر داشت و راه خدا را دنبال كرد و پیوسته از او خواست كه توفیق هدایت در صراط مستقیمش به وى بخشد: «اهدنا الصراط المستقیم».
باید محبت، دوستى، همكارى، غمخوارى، ایثار، گذشت، بخشش و نرمش را جایگزین نفرت، خشم، كینه، خودپسندى، خودمحورى، آز و تندخویى نمود.
باید از زندگى دیگران عبرت گرفت، نه خود عبرت دیگران شد. و دهها باید و نباید در این جا خودنمایى مىكند كه اگر انسان به فطرت و سرشت خویش بنگرد، به آنها پىخواهد برد، و ماه رمضان، هنگام آن است كه انسان را متوجه خویشتن كند و فطرت خفتهاش را بیدار سازد و از راه تفكر و اندیشیدن كه برترین عبادت است او را به خودسازى وادارد.
بر زنان و دختران بحرینی چه می گذرد؟
فرياد رسي صلوات در قبر
شبلي نقل نموده است : من همسايه اي داشتم که وفات نمود . او را خواب ديدم ،از او پرسيدم : خدا با تو چه کرد ؟
گفت : اي شيخ ! هول هاي بزرگ ديدم ، و رنج هاي عظيم کشيدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکير ، زبان من از کار باز ماند . با خود مي گفتم : واويلاه ، اين عقوبت از کجا به من رسيد ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دين اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبيدند. ناگاه شخصي نيکو موي و خوش بوي آمد ، ميان من و ايشان حايل شد و مرا تلقين کرد تا جواب ايشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسيدم : تو کيستي – خدا تو را رحمت کند – که من را از اين غصه خلاصي دادي ؟
گفت : من شخصي هستم که از صلواتي که تو بر پيغمبر (ص) فرستادي آفريده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که در ماني به فرياد تو رسم
منبع : آثار و برکات صلوات ص 131
حاجتش را نگهداريد، زيرا كه من دوست دارم صدای او را بشنوم
حضرت صادق (ع) عليه السلام فرمود: همانا بنده اى دعا كند پس خداى عزوجل بدو فرشته (كه موكل بر انسان هستند يا دو فرشته ديگر) فرمايد: من دعاى او را باجابت رساندم ولى حاجتش را نگهداريد، زيرا كه من دوست دارم صدای او را بشنوم ، و همانا بنده اى هم هست كه دعا كند پس خداى تبارك و تعالى فرمايد: زود حاجتش را بدهيد كه دوست ندارم صدایش را بشنوم.
اصول كافى جلد 4 صفحه 245